از همون روزی که دنیا اومدم
از همون روزی که دنیا اومدم
تا رسیدنت دلم شور میزنه
ترسم اینه بمیرم ، نبینمت
واسه دیدنت دلم شور میزنه
اضطراب بازی با جونم میکنه
انتظار داره دیوونم میکنه
آرزومه ببینم مادرِ تو
واسه نوکری نشونم میکنه
... یَابنَ الحسن کجایی ، من آمدم گدایی ...
قلب من رو خط معکوس میزنه
لحظه هام ، ثانیه هام یار نمیشن
نَه کلافی ، نَه طلایی تو بساط
واسه یوسف اینا بازار نمیشن
فاصله حس من و شما شده
فاصله رمز من و شما شده
فاصله افتاده بین من و تو
فاصله تقدیر ما دوتا شده
الهی بشکنه پای فاصله
که جوونیِ منو ازم گرفت
چقَدَر بهت بگم بسه دیگه
چقَدَر بهت بگم دل گرفت
... یَابنَ الحسن کجایی ، ای وای از این جدایی ...
دوس دارم پَر بکشم از این قفس
دوس دارم جون بگیرم زیر نگات
یه نگاه مهربونت مال من
همه ی دار و ندار من فدات
تو حضور تو منم که غایبم
تو کلاس عشق تو جا میزنم
هی میگم یه روز منم عاشق میشم
هی میگم دلو به دریا میزنم
آسمونم بی تو سوت و کور شده
بی تو این زمین چقدر صبور شده
دستمو هِی روی دستم میزنم
دل من بدجوری از تو دور شده
... یَابنَ الحسن کجایی ، مُردم از این جدایی ...
منبع وبلاگ جوادیه javadieh.blog.ir